HonaredefaView

X
توضیحی کوتاه درباره اثر :

بيماران يك بيمارستان صحرايق در جبهه پس از بمباران عراقی ها به همراه مددكاران و پزشكان با چند آمبولانس به سمت مريوان حركت می كنند، اما در راه راننده يك آمبولانس به همراه تنی چند از مجروحان شهيد می شوند و تنها يك مددكار به نام مريم و يك مجروح جنگی به نام رضا زنده می مانند. مريم رضا را كه قطع نخاع شده به برانكارد می بندد و به راه می افتد. در راه يك سرباز عراقی به دست رضا كشته می شود و پدر سرباز كشته شده كه ابتدا مقصد رساندن آب به مريم و رضا را داشته به آن ها حمله می كند. ولی پس از مدتی، عبدالرحمن، پدر سرباز عراقی به كمك مريم می آيد تا به او در حمل برانكارد كمك كند. در ادامه  مسير، آن ها به ميدان مين می رسند و رضا و عبدالرحمن مشغول خنثی كردن مين ها مي شوند ولي عبدالرحمن با انفجار يك مين كشته می شود و مريم با وجود حال وخيم رضا با تلاش بسيار راه خود را از ميان مين ها جستجو می كند.

چند رسانه ای